اسامي اصلاح طلبان اصولگرايان و اصلاح طلبان چه کساني هستند اصلا

ساخت وبلاگ

تا پيش از انقلاب اسلامي ايران، جرياني به نام اصلاحات و يا افرادي با عنوان اصلاح طلب (به معناي امروزي کلمه، نه در عمل و انديشه) وجود نداشتند. اصلاح طلبي جرياني بود که در فروپاشي بلوک شرق نقش داشت و بيشتر از آن زمان بر سر زبان ها افتاد.


در تعريف اصلاح طلبي گفته اند: «به جريان سياسي گفته مي‌شود که انجام تغيير در جامعه را از طريق انجام اصلاحات در قوانين و سياست‌ها و نه از طريق انقلاب و تعويض حکومت، تبليغ مي‌کند و اصلاح طلب کسي است که خواستار تغيير در بخش‌هاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي جامعه است بدون آن‌که در اساس جامعه دگرگوني ايجاد شود».


البته اين تعريف واقعيت قضيه را منعکس نمي کند. اگر چه در تئوري اصلاح طلبي را در برابر انقلاب قرار مي دهند، اما در عمل، اصلاح طلبي را بايد انقلاب خاموش ناميد.


به عبارت درست تر، اصلاح طلبي، انقلاب خاموشي است که نهادهاي سرمايه داري و بنيادهاي مالي و اقتصادي آمريکايي و صهيونيستي، در کشورهاي مستقل و مخالف هژموني ليبراليسم به کار مي اندازند. اصلاح طلبي در معناي معاصر و امرزي خود که در کشورهاي استکبار ستيز وجود دارد، هيچ ارتباطي با اصلاح طلبي واقعي ندارد.


البته همين جا بايد ذکر شود که بي شک در بين طيف اصاح طلبان، کساني هم هستند و بوده اند که به دنبال اصلاح راستين برآمده اند اما تعداد شان بسيار کم است. اکثريت با کساني است که اصلاح طلبي را به معناي نابودي تدريجي مقاومت ملت ها مي دانند و به آن عمل مي کنند.


در نيمه ي دوم قرن بيستم، کشورهاي غربي به اين نتيجه رسيدند که به جاي دخالت نظامي در امور کشور هاي ديگر (مانند جنگ ويتنام و شبه جزيره کره)، بهتر است به اقدامات کم هزينه تر روي بياورند. اصلاح طلبي معاصر از همين ديدگاه نشات گرفته است. به همين دليل است که رفتار اين ها را به درستي «جنگ نرم» ناميده اند. تمامي قواعد اين جنگ با جنگ هاي کلاسيک فرق مي کند اما نتيجه اش يکي است. هر دو به ويراني ختم مي شوند. ابتدا بر ويراني فرهنگي و سپس به ويراني اقتصادي و اجتماعي و ... ختم مي شود.


رسانه ها، اصلاح طلبي و جنگ نرم


در مشي اصلاح طلبانه اي که نظام سرمايه داري و صهيونيسم براي نابودي کشورهاي مستقل و استکبار ستيز به کار مي گيرند، رسانه ها حرف اول و آخر را مي زنند. در حقيقت، رسانه ها در اين جنگ جاي توپ و تفنگ را مي گيرند و در دراز مدت، اثري مخرب تر بر جاي مي گذارند.


در جنگ نرم و انقلاب هاي رنگي که همگي مشي اصلاح طلبانه دارند! ابتدا تهاجم فرهنگي از طريق رسانه ها آغاز مي شود. رسانه ها در اين جا نه رکن چهارم دموکراسي و ريه ي جامعه، که در حقيقت سلاح هاي خطرناک هستند. هدف و وظيفه ي آن ها حمله به اساس فرهنگي جوامعي است که برتري اقتصادي و سياسي غرب را به چالش کشيده اند. ايجاد تشکيک و بد گماني و اختلاف افکني بين آحاد جامعه از ديگر اهداف رسانه هاست. اين رسانه ها بازوي تبليغاتي تحريم هاي اقتصادي و سياسي هستند.


در کشورهايي که تا کنون انقلاب هاي رنگي صورت گرفته ، همگي به يک نتيجه ختم شده است. نظريه پردازان بنگاه هاي صهيونيستي با هزينه هاي کلان، همان کاري را کردند که جنگ هاي کلاسيک و فرماندهان نظامي آمريکايي در طول جنگ سرد در ويتنام انجام داده اند.


پس نتيجه مي گيريم که اصلاح طلبي مد نظر غرب چيزي جز، انقلاب خاموش و از پا در آوردن مقاومت ملت ها نيست. اين هجوم در گذشته به شکل نظامي صرف بود و امروزه به شکلي ديگر در حال انجام است.


در بخش هاي قبلي اشاره کرديم که اصلاح طلبي روش پيامبران و امامان بوده است. چيزي که امروزه با نام اصلاح طلبي مي شناسيم، نام واقعيش جنگ نرم و انقلاب رنگي و يا انقلاب خاموش است. جنگي عليه کشورهاي مستقل و ملت هاي مقاوم.


البته ما منکر آن نيستيم که افرادي از جريان اصلاح طلب، به راستي اصلاح طلب اند و به حرکت اصلاح طلبانه در چهارچوب قانون و شريعت و فرهنگ اسلامي پايبند هستند و پايبند بوده اند. در اين جا به اکثريت اين جريان پرداخته مي شود که پيرو نظريات جنگ سالاران آمريکايي هستند. پيرو جنگ سالاران جنگ نرم.تا پيش از انقلاب اسلامي ايران، جرياني به نام اصلاحات و يا افرادي با عنوان اصلاح طلب (به معناي امروزي کلمه، نه در عمل و انديشه) وجود نداشتند. اصلاح طلبي جرياني بود که در فروپاشي بلوک شرق نقش داشت و بيشتر از آن زمان بر سر زبان ها افتاد.


در تعريف اصلاح طلبي گفته اند: «به جريان سياسي گفته مي‌شود که انجام تغيير در جامعه را از طريق انجام اصلاحات در قوانين و سياست‌ها و نه از طريق انقلاب و تعويض حکومت، تبليغ مي‌کند و اصلاح طلب کسي است که خواستار تغيير در بخش‌هاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي جامعه است بدون آن‌که در اساس جامعه دگرگوني ايجاد شود».


البته اين تعريف واقعيت قضيه را منعکس نمي کند. اگر چه در تئوري اصلاح طلبي را در برابر انقلاب قرار مي دهند، اما در عمل، اصلاح طلبي را بايد انقلاب خاموش ناميد.


به عبارت درست تر، اصلاح طلبي، انقلاب خاموشي است که نهادهاي سرمايه داري و بنيادهاي مالي و اقتصادي آمريکايي و صهيونيستي، در کشورهاي مستقل و مخالف هژموني ليبراليسم به کار مي اندازند. اصلاح طلبي در معناي معاصر و امرزي خود که در کشورهاي استکبار ستيز وجود دارد، هيچ ارتباطي با اصلاح طلبي واقعي ندارد.


البته همين جا بايد ذکر شود که بي شک در بين طيف اصاح طلبان، کساني هم هستند و بوده اند که به دنبال اصلاح راستين برآمده اند اما تعداد شان بسيار کم است. اکثريت با کساني است که اصلاح طلبي را به معناي نابودي تدريجي مقاومت ملت ها مي دانند و به آن عمل مي کنند.


در نيمه ي دوم قرن بيستم، کشورهاي غربي به اين نتيجه رسيدند که به جاي دخالت نظامي در امور کشور هاي ديگر (مانند جنگ ويتنام و شبه جزيره کره)، بهتر است به اقدامات کم هزينه تر روي بياورند. اصلاح طلبي معاصر از همين ديدگاه نشات گرفته است. به همين دليل است که رفتار اين ها را به درستي «جنگ نرم» ناميده اند. تمامي قواعد اين جنگ با جنگ هاي کلاسيک فرق مي کند اما نتيجه اش يکي است. هر دو به ويراني ختم مي شوند. ابتدا بر ويراني فرهنگي و سپس به ويراني اقتصادي و اجتماعي و ... ختم مي شود.


رسانه ها، اصلاح طلبي و جنگ نرم


در مشي اصلاح طلبانه اي که نظام سرمايه داري و صهيونيسم براي نابودي کشورهاي مستقل و استکبار ستيز به کار مي گيرند، رسانه ها حرف اول و آخر را مي زنند. در حقيقت، رسانه ها در اين جنگ جاي توپ و تفنگ را مي گيرند و در دراز مدت، اثري مخرب تر بر جاي مي گذارند.


در جنگ نرم و انقلاب هاي رنگي که همگي مشي اصلاح طلبانه دارند! ابتدا تهاجم فرهنگي از طريق رسانه ها آغاز مي شود. رسانه ها در اين جا نه رکن چهارم دموکراسي و ريه ي جامعه، که در حقيقت سلاح هاي خطرناک هستند. هدف و وظيفه ي آن ها حمله به اساس فرهنگي جوامعي است که برتري اقتصادي و سياسي غرب را به چالش کشيده اند. ايجاد تشکيک و بد گماني و اختلاف افکني بين آحاد جامعه از ديگر اهداف رسانه هاست. اين رسانه ها بازوي تبليغاتي تحريم هاي اقتصادي و سياسي هستند.


در کشورهايي که تا کنون انقلاب هاي رنگي صورت گرفته ، همگي به يک نتيجه ختم شده است. نظريه پردازان بنگاه هاي صهيونيستي با هزينه هاي کلان، همان کاري را کردند که جنگ هاي کلاسيک و فرماندهان نظامي آمريکايي در طول جنگ سرد در ويتنام انجام داده اند.


پس نتيجه مي گيريم که اصلاح طلبي مد نظر غرب چيزي جز، انقلاب خاموش و از پا در آوردن مقاومت ملت ها نيست. اين هجوم در گذشته به شکل نظامي صرف بود و امروزه به شکلي ديگر در حال انجام است.


در بخش هاي قبلي اشاره کرديم که اصلاح طلبي روش پيامبران و امامان بوده است. چيزي که امروزه با نام اصلاح طلبي مي شناسيم، نام واقعيش جنگ نرم و انقلاب رنگي و يا انقلاب خاموش است. جنگي عليه کشورهاي مستقل و ملت هاي مقاوم.


البته ما منکر آن نيستيم که افرادي از جريان اصلاح طلب، به راستي اصلاح طلب اند و به حرکت اصلاح طلبانه در چهارچوب قانون و شريعت و فرهنگ اسلامي پايبند هستند و پايبند بوده اند. در اين جا به اکثريت اين جريان پرداخته مي شود که پيرو نظريات جنگ سالاران آمريکايي هستند. پيرو جنگ سالاران جنگ نرم.

متن كامل قانون انتخابات ش...
ما را در سایت متن كامل قانون انتخابات ش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dshora96a بازدید : 15 تاريخ : يکشنبه 15 اسفند 1395 ساعت: 18:53